طرحواره درمانی
طرحواره درمانی نوعی از درمان است که طرحوارهها را هدف قرار میدهد. طرحواره درمانی اصطلاحی است که از نظر بالینی برای توصیف و تغییر الگوهای تفکر ناسازگار استفاده میشود. الگوهایی که میتواند باعث شود فردی درگیر رفتار ناسالم شود یا برای حفظ روابط تلاش غیر منطقی کند. تصور میشود که این طرحوارههای ناسازگار در دوران کودکی ایجاد میشوند، به ویژه در کودکانی که نیازهای عاطفی و فیزیکی آنها برآورده نشده است.
طرحوارههای ناسازگار همچنین ممکن است در کودکانی ایجاد شوند که حمایت بیش از حد گرفتهاند یا والدین آنها مرزهای مناسبی را رعایت نکردهاند. در بزرگسالی، تصور میشود که این طرحوارهها به شیوههای منفی بر افکار و اعمال فرد تأثیر میگذارند که منجر به رفتارهایی مانند اجتناب، جبران بیش از حد یا از خودگذشتگی بیش از حد میشود. این رفتارها به نوبه خود میتوانند بر روابط و رفاه عاطفی تأثیر منفی بگذارند.
تاریخچه شکل گیری طرحواره درمانی
طرحواره درمانی در سال ۱۹۹۰ توسط جفری یانگ معرفی شد و از آن زمان توسعه یافت و اصلاح شد. طرحواره درمانی روشی موثر برای مفهومسازی و درمان اختلالات شخصیت تلقی میشود. رافائلی، برنشتاین و یانگ و پس از آنها جاکوب و آرنتز برخی از افرادی هستند که ویژگیهای متمایز طرحواره درمانی را توصیف و به سایر افراد معرفی کردند.
هدف طرحواره درمانی
هدف طرحواره درمانی این است که به فرد کمک کند رفتار خود را بشناسد، علتهای زمینهای را درک کند و افکار و رفتارهای خود را تغییر دهد تا بهتر بتواند با چالشها یا احساسات به روشهای سالم و سازنده کنار بیاید. این شیوه درمان، عناصر درمان شناختی رفتاری (CBT)، روانکاوی، گشتالت درمانی و رویکردهای مرتبط را ترکیب میکند. اگرچه این یک روش درمانی نسبتاً جدید است، اما مطالعات کوچکی که تاکنون انجام شده، نشان میدهد که طرحواره درمانی میتواند مؤثر باشد.